* ای نوبہار عاشقان داری خبر از یارِ *
ای نوبہار عاشقان داری خبر از یارِ ما
ای از تو آبستن چمن و ای از تو خندان باغ ها
ای بادهای خوش نفس عشّاق را فریادرس
ای پاکتر از جان و جا آخر کجا بودی کجا
ای فتنہ روم و حبش حیران شدم کاین بوی خوش
پیراهن یوسف بود یا خود روان مصطفٰی
ای جوئیبار راستی از جوی یار ماستی
بر سینہ ها سیناستی بر جان هایی جان فزا
ای قیل و ای قال تو خوش و ای جملہ اشکال تو خوش
ماه تو خوش سال تو خوش ای سال و مہ چاکر تو را
مولانا جلال الدین رومی
|